سفارش تبلیغ
صبا ویژن

گره های لنفاوی

هدف، واقعگرایانه

برای مرور سیستماتیک روش ، برنامه ها و نتایج تزریق چربی اتولوگ ، یک روش امیدوار کننده با کاربردهای مختلف بالینی.

 

بیماران و روشها

بررسی ادبیات نشریات مربوط به تزریق چربی اتولوگ.

 

نتایج

از زمان معرفی ، لیپوفیلینگ به طور فزاینده ای محبوب شده است. با این حال ، نتایج آن متغیر و غیرقابل پیش بینی است. اصلاحات متعددی در مراحل برداشت محصول ، فرآوری و تزریق چربی انجام شده است. برداشت جراحی و آسپیراسیون فشار منفی کم با کانول های بزرگ متولد شده ، آسیب چربی را در هنگام برداشت چربی به حداقل می رساند. روش "مرطوب" برداشت چربی شامل تزریق مایعات در محل اهدا کننده است و لیپواسپرسی را در عین حال که درد و اگزیموز را به حداقل می رساند تسهیل می کند. برای فرآوری چربی ، سانتریفیوژ با سرعت کم از سانتریفیوژ با سرعت بالا ، جداسازی گرانش یا فیلتراسیون ترجیح داده می شود. تزریق چربی در محل گیرنده باید با استفاده از کانول های کوچک سنج در یک الگوی حراج در طی چندین جلسه انجام شود ، نه یک جلسه واحد. گرافتهای چربی نه تنها از نظر خاصیت پرکننده پوستی ، بلکه به دلیل وجود سلولهای بنیادی در بافت چربی ، پتانسیل احیا کننده را دارند. بنابراین ، کاربردهای بالینی تزریق چربی اتولوگ شامل تصحیح نقایص کانتور ثانویه پس از بازسازی پستان ، رهاسازی ضایعات زخم دردناک و درمان زخم سوختگی و رادیودرماتیت است. لیپوفیلینگ همچنین در جراحی های زیبایی مانند جوان سازی صورت و دستها ، جراحی زیبایی بینی و تقویت سینه و گلوتئال نیز مورد استفاده قرار می گیرد. عوارض لیپوفیلینگ حداقل هستند و شامل کبودی ، تورم ، درد ، عفونت ، نکروز و کلسیفیکاسیون می شوند.

 

نتیجه گیری

لیپوفیلینگ یک روش کم خطر است که می تواند برای اصلاح نقایص بافت نرم در صورت ، تنه و اندام ها ، با حداقل ناراحتی برای بیماران استفاده شود.

 

واژه‌های کلیدی: تزریق چربی اتولوگ ، رویه ، کاربردها ، نتایج

قابل اعتماد و متخصص:

1. معرفی

از نظر تاریخی ، استفاده از پیوندهای چربی برای اصلاح ناهنجاری های مادرزادی و زخم های پیچیده آسیب زای با از بین رفتن بافت نرم پس از جراحی رادیکال رادیولوژیک در سال 1893 توسط نوبر ، هلندر در 1912 ، توسط نوهوف در 1921 و توسط ژوزف در سال 1931 پیشنهاد شده است [1]. تکنیک لیپوساکشن که توسط فیشر در سال 1974 معرفی شد و به دنبال آن روش تومسسانس که توسط کلاین در سال 1985 معرفی شد ، توسعه تکنیک لیپوفیلینگ را تسریع کرد. این روش تومورسانس به بیماران اجازه می دهد تحت بیهوشی موضعی که با استفاده از کانول کوچک انجام می شود ، لیپوساکشن کنند. در سال 1987 ، Coleman روش جدیدی را برای کاهش استفاده از چربی در هنگام لیپوساکشن ارائه داد. تکنیک وی شامل سه مرحله بود: لیپواسپریشن دستی تحت فشار کم ، سانتریفیوژ به مدت 3 دقیقه در 3400 دور در دقیقه و دوباره تزریق به صورت سه بعدی. این روش استاندارد طلا برای لیپوساکشن و لیپوفیلینگ است اما برخی از تغییرات فنی را پشت سر گذاشته است [2] ، [3]. از دهه 1980 ، تزریق چربی اتولوگ یکی از روشهای رایج انجام شده توسط جراحان پلاستیک است [4]. در سال 2009 ، تزریق چربی 9/5 درصد از کل روشهای زیبایی زیبایی غیرجراحی را نشان می داد [5]. اما ، به دلیل اینکه نتایج لیپوفیلینگ متغیر است ، بهینه سازی روش مورد نیاز است. نتایج طولانی مدت تزریق چربی اغلب به دلیل جذب جزئی غیرقابل پیش بینی تا 70? از حجم تزریق چربی ، ناامید کننده است. تعدادی از مطالعات میزان جذب 30? -70? را طی مدت یک سال گزارش داده اند [6]. بنابراین ، تزریق چربی اتولوگ ، میزان موفقیت غیرقابل پیش بینی را دارد و درمورد پزشکان توافقی در مورد روش ایده آل برای برداشت و استفاده از پیوندهای چربی وجود ندارد [5] ، [6] ، [7]. تکنیک Coleman باید به عنوان روش استاندارد و ارجح برای برداشت و فرآوری در نظر گرفته شود. با این حال ، یکی از مشکلات مشاهده شده کاهش تعداد سلولهای چربی به دلیل صدمات ناشی از طی مراحل آسپیراسیون و سانتریفیوژ است [8]. محدودیت دیگر الزام برای نفوذ به سلولها در تماس مستقیم با بافتهای خوب عروقی است [8]. علاوه بر این ، تکنیک Coleman می تواند وابسته به عملگر و وقت گیر باشد اگر توسط جراحان کم تجربه انجام شود. اصلاحات بی شماری از کلمن به منظور بهبود بقای چربی تزریق شده از جمله برداشت چربی آتروماتیک ، شستشوی چربی برای از بین بردن واسطه های التهابی ، سانتریفیوژ کردن و جوجه کشی پیوندهای چربی با عوامل فعال کننده فعال زیستی انجام شده است. چربی یک پرکننده با خواص ایده آل است: به طور طبیعی در بافت ها ادغام می شود ، اتولوگ است و 100? زیست سازگار است. با این حال ، این تنها عملکرد لیپوفیلینگ نیست. چربی یک بافت فعال و پویا است که از چندین نوع سلول مختلف تشکیل شده است ، از جمله سلولهای چربی ، فیبروبلاستها ، سلولهای عضلانی صاف ، سلولهای اندوتلیال و سلولهای مادرزادی چربی به نام "preadipocytes" [9] ، [10] ، [11]. سلولهای بنیادی مشتق از چربی (ASC) از پتانسیل تمایز مشابه سایر سلولهای بنیادی مزانشیمی و همچنین عملکرد بالاتر بر روی جداسازی و سرعت تکثیر بیشتر در کشت برخوردار هستند.